روستای گلستان سبز

روستای گلستان سبز
طبقه بندی موضوعی
این روستا دهکده ای چند هزار ساله است که  مهد عارفان وعالمان وسرداران برجسته ولی گمنامی است که تاریخ نام انها را به فراموشی سپرده است.
نام هایی که این روستا تغیر داده است عبارتند از:کاسگان(قبل از اسلام) کاسکان(بعد از اسلام) کاسکون( در لهجه) گلستان (امروز) می باشد.
این روستا در سه دوره هخامنشیان ساسانیان صفویه به اوج  می رسد که جمعیت آن در دوره صفویه  30000 نفر بوده که حمله نادر شاه همه چیز را تغییر داد. امروزه این روستا 814نفر جمعیت دارد و 180 خانوار در آنجا زندگی می کنند.
روستای گلستان در سه کیلو متری کازرون واقع شده است . ازباختر(شرق) به مشتان و از غرب به قلعه سید و از جنوب به کوه واز شمال به کازرون منتهی می شود . روستای گلستان در جایی واقع شده است که هم میتوان به کوه نوردی رفت وهم می توان در بهار(13بدر) در زمین های سرسبز این منطقه به تفریح پرداخت . این مکان ،تابستانی گرم وخشک دارد یعنی از خرداد سبزی خود را از دست داده و تا آذر- دی خشک است . در زمستان هوایی معتدل دارد و چند روزی از آن سرد است و بهاری دل انگیز و بسیار سرسبز مدیترانه ای دارد. زمین های این روستا 500 هکتار می باشد که بیشتر آن استفاده کشاورزی می شود.زمین های این منطقه به دو صورت آبی و دیمی کشت می شود. زمینهای گلستان در گذشته بوسیله چند رشته قنات به نامهای (علی آباد، رضاآباد، آب تلخک، جمال آباد، محمودآباد، جعفرآباد و...) آبیاری می‌شده‌است که هم اکنون با گذشت سال‌ها و عدم رسیدگی به این کاریزها تمامی آنها تخریب و خشک گردیده‌است وهم اکنون مردم نیاز آب کشاورزی خود رااز طریق حفر چاهای عمیق و نیمه عمیق با موتورهای برقی و دیزلی برطرف می‌کنند. بیشتر مردم روستا کشاورزی می کنند. به دلیل نوسان قیمت و پایین بودن نرخ خرید محصولات کشاورزی در سنوات اخیر اکثر مردم از شغل کشاورزی خسته شده و به شهر مهاجرت نموده‌اند که باعث افت پیشرفت روستا چه از جهت جمعیتی و چه از لحاظ کشاورزی و غیره شده‌است.
روستای گلستان قبل از هخامنشیان:
روستای گلستان قبل از هخامنشیان داستانی است که احتمال می رود این گونه شده باشدو این بر اساس ساکن شدن پارس ها در سرزمین های مختلف فارس است که گفته می شود عده ای از پارسی ها در منطقه کازرون ساکن شده اند و گمان می رود که تعدادی از آن ها به زمین های روستای گلستان آمده و شروع به خانه سازی کرده اند . گلستان به وجود آمده است.
ورود گروه های آریایی:
در3000سال پیش آریاییان به ایران آمدند که سه گروه بودند به نام ، پارسها ، مادها ، پارتها بودند. مادها و پارسها  از غرب دریای خزر و کوه های  قفقاز  به  سوی  ایران سرازیر شدند و پارتها از شمال ترکمنستان به سوی ترکمنستان وخراسان و افغانستان امروزی آمدند.
مادها در همدان اقامت گذیدند و پارسها هم  درجنوب ایران  یعنی  فارس  اقامت گذیدند.
پارس ها:
پارس ها چندین قبیله بودند که همگی از رئیس قبیله بزرگ تر یعنی هخامنش  پیروی می کردند.قبیله هخامنش در پاسارگاد وتخت جمشد و اطراف آن  ساکن  شدند و قبیله های کوچک تردرفارس پراکنده شدند . یکی از این قبیله ها  به  سوی  منطقه  کازرون آمدند و رفته رفته پراکنده شدند و مقدار زیادی  از  آن  هم  به  کاسکان(کلستان) یا کاسگان آمدند.
گلستان روستا می شود:
چند سالی گذشت این گروه که وارد گلستان شدند به کشاورزی و دامپروری پرداختند وکم کم آغاز به خانه سازی کردند و ازخانه هایشان روستایی به وجود آمد. کازرون امروزی درآن موقع به وجود نیامده بود (کازرون در شهر تاریخی بیشاپور واقع بود و شهر بیشاپور را شاپور اول ساسانی تاسیس کرد . باحمله اعراب به شهر بیشاپور آن جا به غارت و ویران شد و مردمی که جان سالم بدر بردند به کازرون آمدند و شهر امروزی را به وجود آوردند) . سال ها گذشت و گلستان به یک شهر کوچک تبدیل شد وکار در آنجا رونق پیدا کرد.
قبل از پارس ها مردمی دیگر چند خانه ای در منطقه گلستان ساخته بودند که هنوز آثار آن پیداست . شاید آن ها لُر بوده اند و به همین دلیل زبان مردم روستای گلستان کمی لهجه لری گرفته است .
روستای گلستان در دوره هخامنشیان:
گلستان تبدیل به یک شهر بزرگ شد و کار در آنجا رونق بسیار پیدا کرد این شهرزیبا از تل جنگا  ( تپه جنگها)  تا انتهای  ساختمان  ( حسن آباد) منتی بود .  گلستان افسران زبده و کاردانی داشته است که  در  ارتش  هخامنشیان  حضور داشته اند و به پیروزی های درخشانی رسیده اند که مهم ترین این جنگ ها، جنگ خشایارشاه با یونانیان بود که این ارتش خشایار شاه از همه ملت های مختلف تشکیل شره بود و تعداد آن پانصد هزار نفر بوده است و فرماندهان آن از ایرانی ها گرفته می شده ودولت هخامنشی احترام بیشتری به سربازان پارسی نسبت به سربازان اقوام مختلف می گذاشته است . گلستان در زمان  هخامنشیان کاسگان   نام   داشته است که بعد از حمله اعراب این شهر کاسکان نام گرفت  و به  لهجه  کاسکون  شده است امروزه این روستا  گلستانه  (گلستان)  نام گرفته  است .  این  شهر  همواره دانشمندانی داشته است  که تاریخ آن  را  به فراموشی سپرده است . به دلیل آنکه کاردر این جا رونق بسیار داشته است و مردم ثروت زیادی داشته اند نام این  شهر را کاسگان نهادند ،  کاسکان  در لغت به معنای کاسه ای که پر از جواهر است . سکه هایی  در این  منطقه پیدا شده  که متعلق به دوره  های مختلف  از جمله هخامنشیان ساسانیان و... است . چندین بار داریوش یکم و  دیگر پادشاهان  به این منطقه آمده و بازدید کرده بوده اند و اگرمشکلی بود رسیدگی می کردند                                                                  
روستای گلستان در دوره اشکانیان:
این شهر به علت حمله وحشیانه اسکندر تا حدودی ویران و غارت گردید و مردمش هم به کوه های اطراف گریختند و وقتی که اوضاع آرام شد به شهرشان آمدند . تعداد زیادی از این شهر کشته شدند و به اسارت رفتند. مردم گلستان ویرانه های شهر را تا اندازه مورد نیاز بازسازی کردند و فقط تا اندازه عمران و معاش در آن جا زندگی کردند. حدود 70سال حکومت سلوکی در ایران روا بود .سلوکی ها افرادی خوشگذران بودند و به اوضاع کشور توجه چندانی نمی کردن تا اینکه پارتی ها ی ساکن شرق ایران به فرماندهی اشک یا اشکان بر سلوکیان شوریدند و ایران را نجات دادند . اشکانی ها مردمانی جنگجو وشجاع بودند و بارها جلورومی ها و اقوام مختلف را گرفته اند و آن ها می کوشیدند تا کشور خود را به دوران ثابق برگردانند . پایتخت آنان صددروازه بود و مثل گذشته نبود که پایتخت  ایران در نزدیکی منطقه کازرون باشد تا پیشرفت کند . اشکانی ها در سوارکاری و تیر اندازی مهارت زیادی داشتند و قسمت عمده ای از ارتش هخامنشی را تشکیل می داده اند . روستای گلستان در اوج قدرت این حکومت دوباره خرابی های خود را بازسازی می کند و دوباره به دوران طلایی خود باز می گردد . این حکومت با 476سال حکومت بلند مدت ترین حکومت را در ایران داشته است.
 روستای گلستان در دوره ساسانیان:
باتلاش اردشیر بابکان دولت اشکانی که در اواخر ضعیف شده بود سقوط کرد و دولت ساسانی به وجود آمد .اردشیر سرگرم آرام کردن اوضاع کشور بود و فرصتی برای زیبا کردن شهر ها نداشت و باروی کار آمدن شاپور اول شهر ها دوباره روبه پیشرفت نهادند. از جمله این شهر ها منطقه کازرون بود که به پایتخت بهاری ساسانی ها در آمد . شهر های منطقه کازرون آباد شدند .روستای گلستان بار دیگر به دوره پیشین خود حتی بهتر هخامنشیان بازگشت و کار در آنجا رونق پیرا کرد .
شغل بیشتر مردم کشاورزی، درست کردن صنایع دستی، کوزه گری و... بود . علم در شهر ها پیشرفت فراوانی کرد و دانشمندان زیادی آمدند و دانشگاه ها و مدارس و آموزش پرورش بوجود آمد و این در جهان نظیر نداشت . اوج پیشرفت شهرها در زمان انوشیروان عادل بود که بسیاری چیز ها در همه ی موضوعات اختراع و کشف شد. تل جنگای روستای گلستان به عنوان یک جای استراتیژیکی شناخته شد و استحکامات روی آن ساخته شد .
دولت ساسانی بعد از 426سال به دست اعراب نابود شد .جنگ های داخلی کشور که بین فرقه ها وگروهک های کشور در گرفته بود و جنگ های مداومی که بین ایران وروم در گرفته بود باعث شد تا اعراب فرصتی برای شکستن مرز های ایران پیدا کنند . 
 روستای گلستان در دوران حمله اعراب :
روستای گلستان به دست فرمانده اعراب به نام ابوسعید شبانکاره ویران گشت او بعد از ویران کردن شهر بیشاپور به گلستان یورش برد. عمر دستور قتل و عام داده بود و دیگر کار ایران تمام می شد .  جای جنگ اعراب و گلستانیان در نزدیکی تل جنگا است گلستانیان پایداری و مقاومت خود را مثل دیگر شهر های ایران کردند ولی اعراب قدرت زیاد تری داشتند وهر چه شهر های دیگری را تصرف می کردند بر قدرت آنان افزوده تر می شد. تعدادی از این اعراب در نزدیکی تل جنگا دفن شده اند . اعراب شمار زیادی از مردم گلستان را کشتند تا حدی که نژاد گلستانی روبه انقراض نهاد ولی خوشبختانه این طور نشد . آن ها کتابخانه های گلستان را به آتش کشیدند و به خانه های مردم دستبرد زدند و هرچه توانستند با مردم گلستان کردند و تعداد زیادی اسیر با خود بردند فقط آن هایی به گلستان بازگشتند که به کوه های اطراف گریخته بودند.  این اعراب که نام خود را مسلمان نهاده بودند همه جنایت مرتکب می شدند و این کار را با افتخار و برای اسلام انجام می دادند . کسانی که به کوه گرخته بودند با تلاش گلستان را تا حدی برای خود بازسازی کردند.
روستای گلستان در دوران پس از اسلام:
شهر گلستان تا دوران صفویه بازسازی نشد . گلستانیان تا قرن 4و5 هجری همچنان مثل کازرونی ها زردشتی بود تا با تلاش شیخ ابواسحاق کازرونی منطقه کازرون مسلمان شدند. سید ابولحسین کاسکانی ما موریت یافت تا با زدن مسجد و حوضه ی علمیه  گلستانیان را مسلمان کند . او موفق به این کار شد و مورد احترام مردم قرار گرفت و هنگامی که او فوت کرد امامزاده ای که او خود وصیت کرده بود برای وی ساختند. بعد او شاگردانش برای حفظ مسلمان بودن مردم آمدند و بعر از مردن آن ها امامزاده هایی برای آنان زدند و در حال حاضر روستای گلستان 5امامزاده دارد.
روستای گلستان در دوره صفویه:
روستای گلستان در دوره صفویه بی شک دانشمندان دینی و غیر دینی داشته که نام آن ها مشخص نیست . این شهر در این دوره30.000تن جمعیت داشته و دژی بلند در این دوره دور این شهر کشیده می شود و تونل هایی در زیر زمین کنده شده است که هنوز آن ها وجود دارند. در دوره شاه عباس این شهر به دوران طلایی خود بازمی گردد و کار در آن جا رونق پیدا می کند. در این دوره یک قبرستانی در جلوی مسجد کنونی واقع بوده است، استخوان هایی که در زمان ساخت این مسجد پیدا کرده اند، بیانگر این واقعیت است. و کسانی هم می گویند که روبه روی خانه بهداشت در گذشته مسجدی بوده که هنوز تحقیقاتی در این مورد صورت نگرفته و مدرکی وجود ندارد.
روستای گلستان در دوره حمله افغان ها:
هنگامی که افغان ها به گلستان آمدند ،به تاخت وتازو غارت پرداختند. سپاه گلستان مجهز نبود ولی می توانست در مقابل افغان ها ایستادگی کند. یکی از افغان ها به رئیس گلستان پیام داد که ما در زمین های شهرتان داریم غارت می کنیم وشما توانی برای جنگیدن ندارید و...
در این پیام افغان ها گلستان ومردمش را به مسخره گرفته و هیچ خبری از وضعیت نداشتندو گلستانی ها را تحدید کردند.فرمانده سپاه گلستان سرباز های خود را به صف چید و به سوی افغان ها حمله ور شد این جنگ در سپیده دم رخ داد . ابتدا گلستانیان اردو گاه اول را محاصره کردند و به دستور فرمانده گلوله های آتشینی که قبلا درست  کرده بودند را به سوی چادر آنها انداختند.سپاه کاسکان ۵۰۰۰ نفر بود . افغانی ها غافل گیر شده بودند و یک به یک می مردند .فرمانده اولین اردوگاه افغانی ها کشته شد اکنون چند اردوگاه دیگر مانده تا نابود شوند گلستانیها استراحت می کنند و۳-۴ ساعت بعد فرمانده گلستان ارتش را به دو دسته تقسیم کرد زیرا این اردو گاه اصلی آن ها بود و غیر قابل نفوذ بود . گلستانیان قبلا تونل هایی کنده بودند . کاسکانیان از این تونل ها استفاده کردند و به اردوگاه راه یافتند و دقیقا درچادرفرمانده درآمدند و سربازان گلستانی آمدند ویک به یک آن ها را کشتند . افغانی ها صدای تفنگ را که شنیدند به چادر آمدند همین که به چادر آمدند سربازان گلستانی به آن ها یورش بردند وتعدادی را کشته و تعدادی به اسارت گرفتند و به اردوگاه های دیگری حمله کردند و با هرزحمتی که بود تصرف کردند وگلستانیان در این جنگ پیروز شدند وجشن بزرگی در گلستان گرفتند . طلا و ثروتی که افغانیان غارت کرده بودند گلستانیان جمع آوری کردند و برای خود به غنیمت گرفتندوبردند گلستانیان شاد و خرم  در  شهرشان  زندگی کردند تا زمانی که نادر شاه به گلستان حمله کرد.
 
روستای گلستان در دوره حمله نادر شاه:
در کتاب تاریخ نادری واثار عجم آمده است که زمانیکه نادر به منطقه کاسکان وارد شد در کنار قلعه مور در یک کیلومتری کاسکان اردو زدویک هیئت از افسران خود را برای اخذ مالیات به کاسکان روانه کرد خانه رییس کاسکان به صورت یک قلعه با برج وباروروی زیبا در وسط کاسکان قرار داشت و در کنار این محل نیز حمام عمومی پا برجا بود هنگامیکه افسران نادر برای گرفتن مالیات به ای روستا آمده بودند با  مخالفت رئیس واهالی روستامواجهه شدندونادرهم باشنیدن این خبر فرمان حمله به کاسکان را صادر کرد نادر بر روی همین قلعه مور کاسکان را به توپ بست وعده زیادی را به خاک وخون کشید مردم کاسکان نیز به مقابله با لشکریان نادربرخاستند وجان بر کف ودلیرانه جنگیدند ولی به علت فزونی نیروهای نادر وداشتن توپ وسلاح های مجهز از نادر شکست خوردند
در آن زمان گلستان سی هزار نفر جمعیت داشت که نادر دستور قتل عام را داد وعده زیادی از زن ومرد وکودک را به صورت وحشیانه ای به خاک وخون کشید چندین نفر از دانشمندان گلستان را به چوبه دارآویخت مقبره های عالمان را خراب وسنگهای قبر آنان را شکست می نویسند نادر تا 48 ساعت دستور قتل عام وغارت صادر کرد که گلستان را به ویرانه ای تبدیل نمود که دیگر از ان شهر زیبا هیچ  خانه ای باقی نماند
شماری از مردم گلستان به سوی سرزمین دشتستان گریختند  وشماری به فراشبند کوچ نموده وشماری دیگر از گلستانیان را به کلات نادری واقع در خراسان تبعید شدند  وباقیمانده های آنان به اطراف شیراز کوچ کردند با این حال گلستان تا هفت سال کاملا ویران بود وهیچ کس در آنجا زندگی نمی کرد.
تا اینکه پس از هفت سال شماری از مردم گلستان که به سرزمین دشتستان رفته بودند درگیر دعوا  ومرافعه شدند که چند تن از آنان تصمیم گرفتند به گلستان برگشته ودر آنجا ساکن شوند که نام آنها که برادر هم بودند مُضِر محمد ومضر محمد حسین بود آنها گلستان امروزی را احیا کرده و نژاد مردم کنونی گلستان می باشند.
چیزی که قابل تامل بوده آنست که گلستان پس از حمله نادر  تا این زمان چه از لحاظ جمعیتی  وچه از لحاظ اقتصادی هرگز مانند سابق نشد وهمانطور که در فصول گذشته بیان کردیم اکثر مردم به شهر های کازرون وشیراز مهاجرت می کنند ولی هر کجا باشند اصل وپیشینه  اصیل خود را فراموش نخواهند کرد...
در قسمت شرقی گلستان در کنار جاده فعلی به سمت کازرون در یک کیلومتری روستای فعلی گلستان تپه ای گرد گونه که گذر ایام آن را فرسایش داده دیده می شود نام  فعلی این تپه( تل مور) می باشد  که با تحقیقاتی که در این باره به عمل آوردیم در کتاب خدایی نامه وتاریخ مربوط به منطقه گلستان نام قدیم این تپه قلعه مور بوده است این قلعه نسبتا بلند که در منطقه ای است که کاملا به روستا وناحیه دید دارد در اطراف آن کانالهای عریض وطویلی  حفر کرده اند وبرای عدم دسترسی دشمن کانال ها را پر از آب نموده و به وسیله یک تونل زیر زمینی سربازان به درون آن رفت وآمد می کرده اند
در حدود دویست وهشتاد سال پیش نادر شاه افشار به بهانه نپرداختن مالیات به به گلستان حمله و بر روی همین تپه گلستان را به توپ بست ماجرای این حمله ولشکر کشی از این قرار است که نادر پس از فتح  هندوستان ودهلی طلا وجواهرات وغنائم زیادی را از هند به ایران آورد به همین دلیل دستور داد که مردم تا سه سال از دادن مالیات معاف باشند ولی پس از مدتی تمامی آن غنائم را در خزانه خود واقع در کلات نادری ضبط نمود ودستور داد تمام هزینه های دولت وسربازان ومخارج آنها باید از مالیات بر مردم جمع آوری شود ومالیات سه ساله ای که از مردم وصول نشده بود یکجا از آنان گرفته شودکه این کار باعث فشار زیادی بر مردم کشور  شده وشورشها ی زیادی در کشور بوجود آمد و بیشتر شهرها سر به قیام وشورش نهادند از جمله این شهرها استر آباد گرگان بود که نادر پس از حمله به انجا دستور داد عده ای از مردم را زنده زنده به آتش بکشند ودر تاریخ نادری منقول است که حدود چهارده تن چشم را از حدقه در آورد وشورش استر آباد گرگان را با وحشیگری تمام سرکوب کرد
سپس به شهر داراب فارس حمله نموده وانجا را نیز به خاک وخون کشید ....
روستای گلستان پس از حمله نادر شاه:
جنگ نادر شاه آخرین جنگی بود که گلستان به خود می دید و همچنین ویرانگرترین بود این شهر بزرگ سی هزار نفره به گونه ای کامل 100% با خاک یکسان شد تا اینکه دو خانواده از گلستانیان که به دشتستان گریخته بودند دوباره به گلستان آمدند و با خانواده شان زندگی را از صفر آغاز کردند و با سختی های فراوان بلاخره توانستند گلستان کنونی را احیا کنند .
محصولات روستای گلستان:
محصولات کشاورزی روستا عبارتند از حبوبات(کندم وجو و...)سبزیجات شامل(اسفناج- گشنیز- شنبلیله- شوید - شلغم- تربچه- کلم- باقلا و...)   محصولات تابستانی نیز شامل: گوجه، بادمجان،خیار- کدو- فلفل قرمز- بامیه- ذرت- هندوانه- طالبی ودانه روغنی آفتابگردان) می باشد که کشاورزان پس از طی مراحل کاشت داشت وبرداشت این محصولات را برای عرضه به بازار میوه وتربار شهرستان منتقل کرده وبفروش می رسانند.
 آب های زیر زمینی روستای گلستان:
زمینهای گلستان در گذشته بوسیله چند رشته قنات به نامهای (علی اباد-رضاآباد-آب تلخک-جمال آباد-محمودآباد-جعفرآباد  و...)آبیاری می شده است که هم اکنون با گذشت سالهاوعدم رسیدگی به این کاریزها تمامی آنها تخریب وخشک گردیده است وهم اکنون مردم نیاز آب کشاورزی خود رااز طریق حفر چاهای عمیق ونیمه عمیق  با موتورهای برقی ودیزلی برطرف می کنند.
باغ روحانی:
باغ روحانی از امامزاده سید ابولحسین است تا 100متر مانده به دره پهی و روبه روی آن تپه هایی وجود دارد.و محصولاتی که در آن برداشت می شوند عبارتنداز: پرتقال، نارنگی، انگور، انار، خرما.
این باغ در گذشته به یک شخصی به نام روحانی تعلق داشت که با خریدن این زمین بزرک دیواری به دور آن کشید و به کشاورزی مشغول شد که بعدها شخصی دیگر از اهالی این روستا به نام شکرالله مزارعی این با را خرید که با فوت او این باغ بین پسرانش تقسیم شد. اکنون این باغ به  حسین قلی مزارعی ، داراب مزارعی و حسنعلی مزارعی می باشد
 آب و هوای روستای گلستان:
آب و هوای گلستان در تابستان گرم وخشک بوده ولی بهاری بسیار دل انگیز وسبز وخرم وزمستان وپاییزی بارانی ومعتدل دارد که در بهار تفریحگاهی  با سرسبزی خاص خود را در اختیار مردم منطقه  جهت تفریح وگشت وگذار واستفاده از هوای مطبوع قرار می دهد.
طبق اطلاعات مربوط به ایستگاه کلیماتولوژی روستای گلستان در یک دوره ۲۴ ساله می‌توان گفت که سردترین ماه سال، دی‌ماه با درجه حرارت 1تا4 درجه سانتیگراد صبح و در ظهر 5تا15 درجه سانتیگراد و گرم‌ترین ماه سال، مرداد با میانگین  40تا50(ظهر)درجه سانتیگراد می‌باشد. درسال زمستان 1386در گلستان برف بارید و موجب شد تا محصولات مردم آسیب ببیند .
کوه ها و تپه های روستای گلستان:
1-تُل شَمشیری:
تل شمشیری تپه ایست که تخته سنگی بزرگ به شکل یک شمشیر روی آن وجود دارد این تپه وقتی که از راه کنار امامزاده سید ابولحسین بالا می روید قابل مشاهده است. در دامنه این تپه درخت کُنارهای زیادی دیده می شود که در بهار مکانیست برای تفریح مردم و همچنین دره ای کوچک که بر اثر باران به وجود آمده ، در آنجا است. تل شمشیری مکان جالبی است و از شگفتیهای روستای گلستان به شمار می آید.
2-تُوِه چینچینَکی:
توه چینچینکی به معنی آن است که کوهی است مانند مثلثی برجسته که به رشته کوه اصلی وصل شده است . این کوه یا توه به گونه ای به وجود آمده که اگر دقت کنید تپه هایی به شکل چینچنی می توان مشاهده کرد . این کوه در بالای تل شمشیری واقع شده است .
3- تل بادُمی:
4- تل موُر:
تل مور در کنار یک شرکت گاز و در یک کیلومتری روستای گلستان واقع شده است.
5-توه سُرو:
6-تل مختاری:
7- تل دارَل:
8- تل انجیری(منبع):
تل انجیری جایی است که روستای گلستان درست جلوی آن قرار گرفته است و یک منبع آب در آن وجود دارد . می گویند که در پشت این تپه یک باغ انجیر وجود داشته که در زمان حمله نادر شاه خراب شده است به همین خواطر نام این تپه را تل انجیری نهادند . هنوز هم می توان تعدادی از این انجیر هارا درون آن مشاهده کرد.
9- پوزه شِیدَنَکی:
پوزه شیدنکی به تل انجیری چسبیره است این مکان قسمتی از تل انجیری است که به صورت یک پوزه در آمده است . گفته می شود نبردی روی این پوزه اتفاق افتاده است که چند نفر در این جا شهید شده اند و به همین خواطر نام این جا را پوزه شیدنکی به معنای پوزهی شهیدان است ، نهادند.
10-تل جَنگا:
با تحقیقات ودید و بازدید هایی که  ما از تل جنگها  نموده ایم به این نتیجه رسیدیم که اطراف این تپه بزرگ  سه رشته دیوار مستحکم با عرض 1.5متر باارتفاع نامعلوم بوده که به علت جنگهای متعدد و مرور زمان تخریب شده است  .در کنار این موضع دو آب انبار بزرگ و قدیمی وجود دارد که از آن جهت  اشامیدن و کشاورزی  استفاده می شده است همچنین سکه های قدیمی پیدا شده در سنوات گذشته  در اطراف این مکان وکل منطقه گلستان که متعلق به دوره های ساسانی وقرون اولیه هجری که سکه های عرب ساسان مشهورند از جنس نقره  ومس به صورت پراکنده یافت شده است
 11-تل بیلیکی:
 12- تل میلَکی:
13-تپه های مجاور گود گندم زار:
14-تل گنجو:
تفریگاه های روستای گلستان:
1-تفریگاه سید ابولحسین:
2-تفریگاه گُو گَنُم زار(گود گندم زار):
3-پیرامون و کناره های جاده گلستان:
4-دره پِهیی:
دره پهیی در صد متری تل انجیری در سمت راست آن قرار دارد
5-دره ناری:
6-منطقه دارَل:
7-زمین های پایین تل شمشیری:
8-فرودگاه خاکی کشاورزی:
9-قبله شرکت راه سازی:
10-کوه نوردی در روستای گلستان:
11-چشمه آسهلی:
چسمه آسهلی در قله رشته کوه روستای گلستان قرار دارد که مردم چه اهل این روستا و چه غیر اهل روستا برای تفریح به اینجا می روند. برای رفتن به این قله که بلند ترین جای این رشته کوه می باشد ( رشته کوه گلستان) به راهنما نیاز دارید ولی با یک الی دو بار رفتن خود می توانید راه را بیابید .
امامزاده های روستای گلستان:
1-امامزاده سید ابولحسین:
روستای گلستان در معارف پروری آن هم در قرن چهارم و پنجم یکی از روستاهای ممتاز کازرون به حساب می آید. شیخ ابوالحسین گلستانی یکی از این عارفان است که در روستای گلستان زاده شد. او معاصر و یکی از اصحاب خاص شیخ ابواسحق کازرونی از عارفان قرن چهارم و پنجم هجری بود. وی از یک سو از بزرگان اصحاب شیخ ابواسحق بود و از سوی دیگر قرابتی تمام با شیخ داشت تا آن جا که بیشتر لحظه ها در کنار شیخ روزگار را می گذراند. محمود بن عثمان درباره ی وی می نویسد:» او از جمله خاصان شیخ ابواسحق بود و کامل و فاضل بود و شب و روز  ملازم خدمت شیخ بود و هر جا که شیخ میرفت با او همراه بود و به هیچ وقت از شیخ خالی نبود.«
هنگامی که از او سوال شد که چرا پیوسته در صحبت شیخ می باشی؟گفت: »از آن که چون به خدمت شیخ آمدم بوی شیخ در دماغ من رسید و از دماغ آن بوی در دل من افتاد و مرا چنین بیقرار کرد که یک نفس از صحبت وی نمی شکیبم.«
از سوی دیگر، شیخ ابواسحق نیز با وی نظری تمام داشت و او را گرامی می داشت، گفته شده است که رابطه معنوی شیخ ابواسحق و شیخ ابوالحسین آن چنان نزدیک بود که چون شیخ ابواسحق ازاین عالم درگذشت ابوالحسین گلستانی نیز در آن تاریخ وفات کرد.
 به همین منظور وی در سال 426 درگذشته است . تربت ابوالحسین در روستای  گلستان واقع شده و زیارتگاه مردم است.
2-امامزاده سید حسین:
 3-سید سراج الدین:
4-خواجه پیری:
در کنار مسجد گلستان کوچه ای وجود دارد که در قدیم به کوچه گرمابه معروف بوده است گرمابه کهنه وبزرگی در انتهای این کوچه وجود داشته که متاسفانه بدلیل بی توجهی مردم قسمت اعظم آن تخریب گردیده هم اکنون به یک انبار تبدیل گشته است البته هنوز قسمتهایی از  آن در  خانه یکی از  ساکنان محل  به نام آقای محمد  شفیع  مزارعی خودنمایی   می کند  به گفته شاهدان ساختمان کامل این حمام تا بیست و پنج  سال پیش هم وجود داشته است البته به این سنوات به سن ما که هم اکنون بیست وپنج شش ساله هستیم قد نمی دهد.حدود یکصد متر بالاتر از حمام آثار برج قدیمی گلستان کاملا مشهود می باشد که  در این محل فرمانداری وخانه شهردار گلستان  مستقر  بوده است .خوشبختانه هم اکنون قسمتهایی از این برج وخانه های اطراف آن در خانه یکی از اهالی روستا وجود دارد وقابل مشاهده است.
  بازی الختر:
اهالی روستای گلستان در زمانهای قدیم بازی های بسیار جالبی داشتند، که امروزه مردم آنها را از یاد برده  و به دست فراموشی سپرده اند.امید است که دوباره بتوان این بازی ها را به عنوان یک تفریح سالم احیا و زنده نمود
شهیدهای روستای گلستان:
1-جلیل مزارعی      
2-ولی مزارعی
3-محمد نبی مزارعی
نژاد روستای گلستان:
نژاد اکثریت مردم گلستان، همانندمردم جنوب ایران، از نژاد پارسه یا (پاراسواژ) شعبه‌ای از نژاد آریایی هاست که تقریباً ۳ هزار سال پیش از میلاد از مسکن اصلی خود به ایران و فارس آمده‌اند. واژه‌های محلی و آداب و رسومی که نسل به نسل حفظ کرده‌اند نشانگر این واقعیت می‌باشد.
  • دهیاری شورا

نظرات  (۱)

به نام خدا

بسیار عالی بود 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی